آدمها همه چیز را یاد میگیرند.من دیروز خداحافظی را یاد گرفتم .بدون هیچ توضیحی دیگر مسنجر و ایمیلی ندارم.و برای اینکه هیچ میل و هیچ کلمه مهر امیزی مرا از کاری که میخواهم انجام دهم منصرف نکند از این لحظه ایمیلهای خودم را چک نمیکنم.از همه دوستانی که با ایمیل و یا پیغام در مسنجر محبت خود را نشان داده اند ممنونم.من که هیچ وقت ایمیل برای کسی نمی دادم و فکر می کردم وقت برای اینکار بسیار خواهم داشت.اما حالامیبینم که چه زود دیر شد.از همه دوستانی که در چت داشتم و دارم یا در مسنجر یا از طریق میل همینجا خداحافظی میکنم.حالا من هستم و وبلاگم با هم تنها.راستی یادم رفت بگم که دروغه اگه بگم نظراتتون برام فرقی نداره اما از اینکه به زحمت خودتونو وادار کنید کلمات محبت امیز بگید زیاد خوشحال نمیشم.با من باشیدو با وبلاگ خسته من.دوستتون دارم.
هر چند من ندیده ام این کور بی خیال
این گنگ شب که گیج و عبوس است
خود را به روشن سحر نزدیکتر کند
لیکن شنیده ام که شب تیره هر چه هست
آخر زتنگه های سحر گه گذر کند
از همه دوستانی که در لیست مسنجرم هستند و دیگه نمیتونم باهاشون صحبت کنم معذرت میخوام.از اول تا آخر بدون استثنا.
دراین مورد هیچ نظری ندارم و تنها چیزی که اصلا دوست
ندارم یاد بگیرم همین وداع است
این نه زبان منست و زمزمه من
وردتو هم صحبت منست وزبانم
سامع وگوینده تویی من همه هیچم
امدو از میانه برد همه نام ونشانم
...
سکوت سرشاراز سخنان ناگفته است...از حرکات نا کرده...اعتراف به عشق های نهان و شگفتی های برزبان نیامده...
در این سکوت حقیقت ما نهفته است...
حقیقت تو و من...
باران منظورت رو ازکلمات مهر امیز نفهمیدم...میدونی؟!خودمو میگم به بقیه هم کار ندارم تو این مدت هرچی بهت گفتم حرفای دلم بود هیچ وقت سعی نکردم برای اینکه بامن باشی حرفای قشنگ و محبت امیز بزنم...ولی نمیدونم ...این حرفاهر چی که بود نتونست کاری کنه که برای موندن یه کم فکر کنی...شایدم خیلی فکر کردی که به این نتیجه برسی که باید خداحافظی کرد...باید فراموش کرد ...باید ترک کرد...باید زیرپا گذاشت...امابه این فکر کردی که روزی پشیمون میشی؟؟!!...پس بذاربگم اون موقع دیره...
KHOOB KHODETO BA YE MAZERAT KHAHIE KHOSHKO KHALI KHALAS KARDI VALI KARET BE FARAR SHABIH AZ
TARE FARAR AZ VAGHEYIYATE ZENDEGIDOROST MESLE YEK GHAZAL KE TALASH MIKONE TOMEYE
CHANGALE SHIR NASHE
TALASHESHO MIKONE VALI BAZAM BAZANDAS BAZAM DARIDE MISHE RAHE FARARI NIST BA KHODAHAFEZI KARDAN NEMISHE FARAR KARD
سلام .. با این همه ابراز محبتی که دوستان پیش از من کردن فکر می کنم دیگه حرفی نمونده باشه ولی اساسا اینجوری مواقع به شدت هوس فک زدن می کنم اولا که تعبیر ها و سوء تعبیرها همیشه هست اینو واگذار کن به یه محکمه دیگه چرا که نمیشه جلوی ذهن آدمها رو گرفت بذار فکر کنن دوما نمی دونم منظور از فرار که دوستمون گفته چیه ولی این که من می بینم فرار نیست شاید یه مبارزه منفی باشه در ضمن فرار کردنی که شما گفتی منظورت اینه که غزال باید وایسه تا دریده بشه اون نهایت تلاشش رو می کنه چون همین ازش برمیاد ولی این که شما میگی یعنی جبر و در محدوده انسانی جبری بودن بحث مفصلیه ولی خب این کار که باران داره انجام میده از یه جهت درسته چون در واقع قصد مبارزه داره به این شکل منتها ایرادش اینجاست که داره صورت مسئله رو پاک می کنه این روش درستی برای مبارزه نیست سوما جلب محبت کردن سخته ولی از اون سختتر اینه که بتونی محبت دیگرون رو نسبت به خودت حفظ کنی در ضمن محبت خواستن با زور نمیشه عشق آتشین رو به کسی نشون داد راهتو داری اشتباه میری برای بدست آوردن برو پی محبت کردن اون وقت محبت می بینی با هر دست که بدی با همون دست هم پس می گیری در ضمن این همه کلمات محبت آمیز رو نثار هم نکنین بالاخره یه روزی همه پی به اشتباهاتمون خواهیم برد که دیگه دیره فکر اون روزمون باشیم بهتره .. هنوزم حرف داشتم و دارم ولی خب فکر کنم همینقدرش رو هم کسی نخونده باشه الباقیش باشه واسه یه روزی که یاد گرفتیم از غرورمون که کم کم داره رنگ و بوی تکبر میگیره ٫ کم کنیم هم من هم باران هم سایرین .. شاد باشین .. والسلام
سلام باران عزیز...
یه چیزی میگم هیچ وقت فراموش نکن......دوستان خوب هیچ وقت فراموش نمیشن هیچ وقت......پس باران اگه بهت سر نزدم دلیلی به فراموشی نیست ُ مگه میشه من باران رو با اون طراوتش فراموش کنم...همیشه شاد و موفق باشی مهربون
....... سوته دلان.....
منم فکر میکنم بارون داری فرار میکنی.چرا و از چی نمیدونیم.خودت بگو از چی داری فرار میکنی؟از زندگی یا از عشق یا شاید عاشق شدی.هر چی هست برای دوستات بگو.هیچ کس حق نداره بذاره بره و دلیل هم نیاره.به قول خودت هر چیزی حرمتی داره.حتی این بغضی که الان برای ما گذاشتی و رفتی و تمام وقتای خوبی که با ما بودی.دوستی ما حرمت یک مشورت هم نداشت؟
..بی سبب نیست اسم باران رو انتخاب کردی...یا بغض گره خورده گلوتو با تلخی سر میدی مثل این یاداشت ..یا نوشته های پر نغزتو مثل رحمت هدیه می کنی ...اما تصمیم تلخی گرفتی ..و امیدوارم مثل الان که به تنهایی نیاز داری یه روزم اعلام کنی که دلت میخواد بازم تو جمع باشی ...میدونی که خیلی عزیز ......
سلام
وقت نکردم هیچ کدوم از نوشته هاتو بخونم
بعدا میخونم
بهت تبریک میگم
تا بعد
موفق باشی
خدا نگهدارت