مهربانترین و خسته ترین...

دیروز عصر تا سوار تاکسی شدم راننده گفت سلام مهربونترین راننده تهران به شما ...welcome dear خیلی بی حوصله گفتم سلام خسته ترین مسافر تهرانم به شما...thanks .اولش فکر کردم دوربین مخفیه.اصلا حوصله نداشتم.اقای راننده با همه مسافرا خوش و بشی کرد و به من گفت:why?حوصله جواب نبود ولی لبخند نشست روی لبهام وقتی یک پسر جوان سوار شد و راننده گفت:من  داشتم دنبال یک مسافر خوشتیپ میگشتم.پسره سرخ شد و سفید شد و فکر کنم باور کردجناب راننده خوش ذوق دفتری را به ما دادند پر از تقدیر نامه  و مصاحبه با روزنامه های مختلف در مورد اینکه چرا؟راننده خوش ذوقمون  به من اشاره کردند و گفتند من هنوز تو فکر شمام.چرا خسته؟و کی میتونست بگه  این چرای بد لوسو؟؟؟به ایشون گفتم:دلم میخواد براتون یک یادگاری بنویسم.و ایشون دفتر یادبود مسافرینو فرستادند عقب.نوشتم براشون و ادرس وبلاگمو دادم.آقا پسر خوشتیپم نوشت و ادرس ایملشو داد.آقای ابراهیم دهباشی به همه مسافرا روحیه نو میدادند و به زبان انگلیسی با اونا صحبت میکردند.نمیدونم چرا ولی خیلی زود رسیدیم به سید خندان.و من هنوز باور نمیکردم که کسی بتونه   از صبح تا شب رانندگی کنه و باز هم خوشرو و مهربون باقی بمونه.و تازه به این فکر رسیدم که من و تو چمونه که همیشه پر اخمیم و خسته؟؟آقای دهباشی به من گفت سوالی نداری؟گفتم دارم.چطور شد که اینجور شد که هستید.به من گفت برو  دوتا کاغذ بردار توی یکی ضعفها و توی یکی خوبیهاتو بنویس.و برنامه ریزی برای از بین بردن ضعفا و افزودن بر خوبیها.
ومن دارم فکر میکنم راستی دوتا کاغذ کافیه؟شما بگید.راستی هر کی میخواد با ایشون صحبت کنه و روحیه بگیره این شماره منزلشونه؛۴۷۰۲۸۴۰

نظرات 25 + ارسال نظر
rozhman چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:22 ق.ظ http://www.ocean-blue.blogsky.com/

SALAM.man ham dar morede in ranande khooob shenidam kheili bahale ,be man sar bezan bebin age doost dashti tabadol link konim

پدرخوانده چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:48 ق.ظ http://iranroozi.blogsky.com

سلام .. توی شهر ما که از این راننده ها عمرا پیدا بشه D:D: .. ولی خب کارش جالبه فکر می کنم باید به خیلی لحاظهای دیگه هم آدم قوی باشه .. ولی من یکی که از این عصبانی بودن و طلبکار بودن نمی تونم دست بکشم خیلییییی حال میده به جان خودم .. شاد باشین .. والسلام

ای بابا توی شهر ما هم این یکی تکه.من یکبار سوار تاکسی شدم که وقتی پول پانصد تومانی دادم برای دویست تومان کرایه داد زد تو که پولت پانصدی بود بیخود کردی سوار شدی...بله جناب پدر خوانده.در عوض منم دیگه سوار تاکسیش نشدم و قهر کردم.گاهی توی ایستگاه معطل یک مسافره ولی با اون نمیرم و با بعدی میرم و اون لنگ یک مسافر باقی میمونه.بله.

امید عرب چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:58 ق.ظ http://omidarab.blogsky.com

هیچ وقت برای بالا بردن امنیت سیستم خود دیر نیست abc-security اینبار با الفبای امنیت مشکل های شما حل خواهد شد.

موح چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:09 ق.ظ

سلام
این مهم نیست که آدمها چه شغلی داشته باشند این مهمه که آدمها درهرکجا که هستند بتونند روحیه خودشون روتقویت کنن و بر نقاط ضعفشون غلبه کنن ودرضمن همو ن دوصفحه کافیه
چراغ حق فراراهتان باد

ســــــــیاوش چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:11 ق.ظ http://sogand-ke.blogsky.com

سلام دوست خوبم...چه جالب من تقریبا ۲ سال پیش یک راننده مثل همین ایشون که شما گفتید رو دیدم....جالب بود...روحیه عجیبی داشت و قدرت فکری باور نکردنی...دقیقا انگلیسی هم خیلی خوب صحبت میکرد....منتظر شما مهربان در انتظار نشسته ام

هپلی چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:35 ق.ظ http://happali.blogsky.com

سلام
باران
باورت نمیشه که من تقریبا ۶~۷ ماه پیش سوار همین تاکسی بودم . اول کلی تعجب کردم که یک راننده به این روانی انگلیسی صحبت کنه و با همه مسافر ها شوخی کنه
نشون به اون نشون که رنو۲۱ هم داشت . آخرش هم به من گفن که اکه کرایتون تو جیبتون سنگینه بدین من واستون نگه میدارم .
خلاصه که .....
مواظب خودت باش

الهه چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:44 ق.ظ http://elahe23.blogsky.com

عالی بود...برات آرزوی موفقیت میکنم...الهه

مهدی چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:44 ق.ظ

ُبا سلام و عذرخواهی زیاد
فوق العاده چرند بود
این شعارها هیچ دردی رو دوا نمی کنه.

شادمهر چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:53 ب.ظ

پدرخوانده چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:17 ب.ظ http://iranroozi.blogsky.com

سلام دوجدد .. عرض شود که خب دقیقا تکه که به چشم اومده اگه همه همینجوری بودن که چیز عجیبی نبود اما عجیبتر اینه که یه همچین رفتاری باید عادی باشی و غیر این باید غیر عادی باشه .. چی گفتم یه کمی قاطی پاطی شد .. ختم کلوم این که همه چیز برعکس شده .. شاد باشی .. والسلام

ایمان چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:08 ب.ظ http://readables.persianblog.com

و ای کاش با این همه گرفتاریهای گوناگون و با وجود اینهمه فکر و خیال که مثل خوره داره روحمونو میخوره بتونیم وقتی رو هم بزاریم واسه پیدا کردن خودمون.خودی که سالهاست گمش کردیم و دیگه پیدا کردنش خیلش سخت شده.خیلی سخت.سلام نازنین.تبریک میگم واس وبلاگ قشنگ و دوست داشتنیت.اگه وقت خوندن داستانهایی کوتاه از این اجتماع پر از درد رو داشته باشی خوشحال میشم مهماندارت باشم.پیروز و بهروز باشی.

داداشی چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:40 ب.ظ

سلام
مطالب را خواندم

موفق باشی

داداشی

moo چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:09 ب.ظ http://moo.persianblog.com

واقعا متاسف شدم و ناراحت به دوستانم میسپرم اگه میشه هکش کنند

بهاره چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:53 ب.ظ

salam, jaleb bood. kheily khoobe adam bedoone adamaye be in shad tuye un mamlekat baghi mundan ke be adam ye ruhie bedan:) shoma ham engahdr badakhlagho kashte nabashin :)) bye bye

امیر عاشق پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:42 ق.ظ http://amirashegh.persianblog.com/

سلام مطلب قشنگی بود
به نظر من هر ادمی که به زندگی دید مثب داشته باشه می تونه در هر کجا به اطرا فیان خود انرژی بده واونها را به سمت خود بکشه ممنون خوش باشی والتماس دعا

۷۷ پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:06 ب.ظ

سلام سلام
خوبی؟همیشه سبز باشی
یا حق

کتایون پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:33 ب.ظ

سلام ..من که جدا لذت بردم ... .....از بس همه اخم و داد و فریاد دیدیم تو جامعه ...یکی که بر خلاف جریان اب شنا میکنه همه همسو بهش ایراد میگیرن که یا یارو خل شده یا درد جامعه ما این نیست ...اما به خودم میگم حدااقل هنر اون تنش ایجاد نکردنه و این نکته مثبت و قابل اعتناییه .... راستی عزیز یه کار فوقالعاده پیشنهاد میکنم ....صبر کن برم یادداشت بعدی ....

کتایون پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:37 ب.ظ

ما در دوره تحصیل عادت کردیم که یه کتابچه کوچولو داشته باشیم که هر چی بذهنمون میرسه و هر ارزویی که داریم اعم از مادی یا معنوی ..بزرگ یا کوچک حتا دست یافتنی یا دست نیافتنی مینوشتیم ... بعد تقسیم بندی میکردیم که بخشی از اونا مادیه و بخشی از اونا معنوی و اینکه مثلا میشه بتنهایی بهش دست یافت یا گروهی مثل خرید یه شاخه گل یا حفظ محیط زیست .. بعد مثل حالت جارو برقی شروع به پاکسازی میکنیم اولین چیزایی که دست یافتنی هست بلافاصله انجام میدیم و یه گام در حذف اون چیزی که گاها مشغولیت ذهنی میاره برداشتیم و بعد قدم های بعدی سریع و فوق العاده هست ..... موفق باشی عزیز دل

MOO پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:01 ب.ظ http://MOO.persianblog.com

ببخشید کامنت دیروز من اشتباهی شد اما قول میدم دیگه از این سوتی ها ندم..... اما به این نتیجه رسیدی که هیچی نشد نداره

بیدل پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:51 ب.ظ http://nemad.net.co.nr

سلام
خوب جوری خودتو مشغول میکنی ها
اولین باره به به وبلاگت میام از مردبارانی آدرس گرفتم
منم موافقم - میخوام این ۲ برگه کاغذ رو امتحان کنم
راستی ببین مسائل روزمره سیاسی هم اگه تو وبلاگت باشه
با واقعیات روزمره بیشتر میخونه هاااا
پایدار باشی عزیز.

هیچ کس.. جمعه 8 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:01 ق.ظ

...

--- جمعه 8 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:53 ب.ظ http://persianblog.com

Ba salam: shoma mitavanid ke Link weblog khod ra be site Persianblog ezafe konid ! baraye in kar lotfan rooye adrese zir click konid http://www.sharemation.com/spmspm/persianblog.html soalate khod ra az admin@persianblog.com beporsid ba tashakor : Modirane persianblog , Reza

سـیــــــــــــاوش شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:20 ق.ظ http://sogand-ke.blogsky.com

سلام دوست عزیز....قبلا نظرم رو در مورد این مطلب گفتم...و امدم بگم ممنون ار حضور صمیمانه و گرم شما.....سبز باشید و بارانی..اپدیت کردم....منتظر حضور شما مهربان در انتظار نشته ام

بــاران شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:54 ب.ظ http://manzelgah.blogsky.com

وای این بیدلو ببین..این ۷۷ بی وفا رو ببین.کتایون عزیزمم اینجاست.ببینم هیچکس میدونی همه برای بارونی یک کسی هستن.هیچکس نداریما.اقلا یک چیزکی برام می نوشتی.بیدل تو کجایی؟چشم.البته باران سفارشی کار نمیکند.اما وقتی بیدل بعد از اینهمه وقت بیاد و ادمو متعجب کنه.وای.۷۷ تو که اینقدر بی وفا نبودی.فدای همه دوستای خوبم.

شاعر جوان شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:25 ب.ظ

همیشه یه اتفاقه؛ بودن و نبودن ما ...
شرح قصه ای غریبه ؛ سرگذشت بودن ما/
زیر تلی از سیاهی؛این همه خاطره مونده ...
بی پناهی خاک درد و روی قلبمون نشونده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد